رمان شل کن خودتو pdf | رمان لیتل کوچولوی من pdf | رمان دلبر فسقلی ارباب pdf

در دهاتی زیبا و دورافتاده، دو جوان به نام‌های آیدا و آرمان زندگی می‌کردند. آیدا، دختری خوش‌رو و مهربان بود که در خانواده‌ای ساده و محبوب بزرگ شده بود. از سوی دیگر، آرمان، جوانی مهربان و مهربان بود که از پدر و مادرش به دلیل نقصی کوچک در چشمانش، همیشه مورد توجه و مراقبت ویژه‌ای قرار می‌گرفت.

هر دو جوان به دوران نوجوانی می‌رسیدند و با هم آشنا شدند. از اولین لحظات دیدار، قلب آرمان با زیبایی و مهربانی آیدا فرو می‌پیچید. اما مسیر عشق آن‌ها پر از موانع بود. خانواده آرمان، با داشتن برنامه‌هایی برای ازدواج او با دختری از خانواده مرفه‌تر، از روابطش با آیدا ناراحت بودند.

با این‌حال، عشق آرمان و آیدا بی‌قید و شرط بود. آن‌ها به هم قول داده بودند که هرگز از هم دست نکشند، حتی اگر جهان به سراسر آن‌ها مخالفت کند. آیدا با اینکه خانواده‌اش به طور عمیقی مخالف این رابطه بودند، اما با ایستادگی و اعتماد به عشقش به آرمان، ادامه داد.

زمانی که آرمان به خواستگاری آیدا آمد، خانواده‌اش تمام تلاش خود را برای متوقف کردن این ازدواج کردند. اما آیدا و آرمان با عشق و اراده‌ی محکم خود، تمام موانع را پشت سر گذاشتند و در پایان، در روزی زیبا و آفتابی، آن‌ها با حضور عزیزان و دوستان، ازدواج کردند.

عشق آیدا و آرمان یک نمونه شجاعانه از این است که عشق واقعی هیچ موانعی را نمی‌شناسد و هرگز از تحقق رویاهایش دست نمی‌کشد. آن‌ها با ایستادگی، اعتماد به هم و صمیمیت، موفق شدند تا در مسیر زندگی با هم همراه شوند و به زیبایی عشق و ایثار پایبند بمانند.

اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: Content is protected !!